نوشته شده توسط : ادبیات پارسی

ساختار تشبیه در خسرو و شیرین و ویس و رامین

نویسندگان
1 روح اله هادی* ؛ 2 زینب نصیری
1دانشیار دانشگاه تهران
2دانشجوی دوره دکتری دانشگاه تهران
چکیده
تشبیهْ اساسی‌‌ترین رکن دستگاه بلاغی است که تصاویر دیگر مانند استعاره و تشخیص و کنایه از آن ناشی می‌‌شوند. در این تحقیق، انواع تشبیهات ویس و رامین و خسرو و شیرین، از وجوه مختلف ـ نظیر وجه شبه، ادات تشبیه، حسّی و عقلی بودن، مفرد و مرکّب بودن، ساختار ظاهری، بسامد به‌کارگیری تشبیه، تصاویر مشترک در هر دو اثر ـ بررسی و دسته‌‌بندی و مقایسه شده و پس از تطبیق انواع تشبیهات، تحلیلی علمی و آماری از آن  ارائه شده است. مسئلة اصلی پژوهش، مقایسة انواع تشبیهات این دو اثر از لحاظ وجوه مذکور برای مشخّص کردن میزان ابتکار و تقلید نظامی از فخرالدّین اسعد گرگانی است. داستان خسرو و شیرین، 5300 بیت است که در 1005 بیت (19 درصد) تشبیه دیده می‌‌شود و ویس و رامین با 8300 بیت، 1260 تشبیه (5/15 درصد) دارد. از نکات مهمّ این تحقیق، وجه شبه‌‌های نو و ابداعی در بیشتر تشبیهات نظامی است که بیانگر ابتکار و خلّاقیّت وی در آوردن معانی و مضامین تازه است. همچنین تصاویر و تشبیهات مشترکی بین هر دو اثر وجود دارد که نشان‌دهندة بهره‌‌گیری نظامی از مضامین ویس و رامین است.
کلیدواژگان
تشبیه؛ ساختارهای تشبیهی؛ ویس و رامین؛ خسرو و شیرین
اصل مقاله

مقدّمه

تطبیق و مقایسه، راه و روشی برای دستیابی به حقایق اصیل است. مقایسة تصاویر شعری، از مباحث اساسی در مطالعات ادبی ـ از جمله نقد و تحلیل شعر ـ است و سبک و ارزش هنری اثر را روشن می‌‌سازد و میزان قدرت نوآوری و تأثیر‌‌پذیری از میراث گذشتگان را مشخّص می‌‌کند. چنانچه بپذیریم که شعرْ گره‌‌خوردگی اندیشه و عاطفه و خیال در زبانی آهنگین است و خیالْ عنصر اصلی شعر، در آن صورت به میزان اهمّیّت عنصر خیال در عرصة شاعری پی خواهیم برد.

خیالْ حاصل نوعی تجربه است که اغلب با زمینه‌‌ای عاطفی همراه است. امروز ناقدان معاصر می‌کوشند شعر و هنر را تجربة انسان بنامند و ازآنجاکه هر کسی در زندگی خاصّ خود تجربه‌‌هایی ویژة خویش دارد، طبعاً صور خیال او نیز دارای مشخّصاتی است و شیوة خاصی دارد که ویژة خود اوست؛ استعارات و تشبیهات و مجازهای ویژة خویش دارد که می‌‌توانیم آنها را تصاویر او بنامیم (شفیعی، 1370: 17-25).

بدین دلیل، مطالعة موردی هر یک از عناصر صور خیال می‌‌تواند در زمینة شناخت و فهم هرچه بهتر آثار ادبی و باورهای ذهنی و نوع نگرش صاحبان آن آثار، مؤثّر باشد.

«در دستگاه زبانی هر شاعر و نویسنده‌‌ای، خصوصیّات آوایی، نحوی، واژگانی، معنایی، و ادبی ـ بلاغی شاخصی وجود دارد. دستگاه بلاغی بر اساس عناصر بیانی و بدیعی و سایر عناصر زیبایی‌شناسی زبان شکل می‌‌گیرد» (پورنامداریان، 1381: 32). در این میان، تشبیه مهمّ‌ترین عنصر سازندة این دستگاه و نشان‌‌دهندة زاویة دید شاعر است که چگونه میان اشیا و عناصر متنوّع، پیوند ایجاد می‌‌کند.

در این تحقیق بر آنیم تا دو منظومه‌‌ از شاهکارهای ادب فارسی را از لحاظ عنصر خیال تشبیه، مقایسه و تحلیل کنیم. ویس و رامین فخرالدّین اسعد گرگانی و خسرو و شیرین نظامی گنجوی، از زیباترین و ارزشمند‌‌ترین داستان‌‌های عاشقانه به شمار می‌‌روند. هدف از انجام این تحقیق، تطبیق این دو داستان از نظر کاربرد تشبیه است تا مشخّص شود نظامی تا چه اندازه از نظر عنصر تشبیه و تصاویر خیالی از ویس و رامین تأثیر پذیرفته است. مقایسه و تحلیل ساختار تشبیه در این دو اثر تا حدودی می‌‌تواند خواننده را با سبک و تفکّر این دو شاعر آشنا سازد. در این تحقیق، تمام ابیات دو منظومه مطالعه شده که به دلیل محدودیّت حجم مقاله، به ذکر نمونه‌هایی از آنها بسنده می‌‌شود، امّا آمارها و درصدها شامل تمام تشبیهات دو داستان است.

بحث کلّی

تشبیهْ رایج‌ترین صور خیال شاعرانه است. هر جا شعری پدید آید باید منتظر حضور توصیف بود و هر جا سخن از توصیف در میان باشد، بی‌شکّ تشبیه یکی از عناصر سازندة آن است. نظامی و فخرالدّین ـ که از بزرگ‌ترین داستان‌سرایان ادب پارسی‌‌اند ـ آفریدگاران تشبیهات زیبا نیز هستند که این هنر در توصیفاتشان جلوة خاصّی می‌یابد. در این بحث، به تحلیل و مقایسة تشبیهات هر دو اثر ـ از لحاظ ساختار تشبیه، جایگاه وجه شبه و ادات تشبیه، حسّی و عقلی و مجرّد بودن تشبیه، مفرد و مرکّب بودن دو طرف تشبیه، خیالی و وهمی بودن تشبیه، شکل ظاهری و بسامد به‌کارگیری تشبیه ـ پرداخته‌‌ایم و در بخشی جداگانه، مضامین و ترکیبات مشترکی که در هر دو اثر وجود دارد، آورده و سرانجام با رسم جدول، یافته‌‌های پژوهش را به شکل آماری و دقیق ثبت کرده‌‌ایم تا مخاطب در یک نگاه اجمالی بتواند به نتیجة این تطبیق دست یابد.

در داستان ویس و رامین ـ که 8300 بیت است ـ در 1260 بیت تشبیه دیده می‌‌شود، یعنی 5/15 درصد؛ و در داستان خسرو و شیرین ـ که 5300 بیت است ـ 1005 بیت تشبیه دارد، یعنی 19 درصد. توجّه به این آمار، قدرت تصویرگری نظامی و هنر وی را آشکار می‌‌سازد. برای دسترسی راحت‌‌تر و دقیق‌‌تر، در جدول شمارة 1 و 2 و 3، انواع تشبیهات هر دو اثر و بسامد و درصدهای آن مشخّص شده است.

تشبیهات دو شاعر از نظر ذکر و حذف وجه شبه

بدون تردید، اهمّیّت و ارزش هنری تشبیه، به چگونگی و کیفیّت وجه شبه، وابسته است. هرچه شاعر در پیدا کردن روابط مشبّه و مشبّهٌ‌به خلّاقیّت به کار بندد، وجه شبه برجسته‌‌تر می‌شود و در نتیجه ادبی بودن کلام، بارز‌‌تر خواهد شد. وجه شبه، عامل اصلی و اساسی فعّال کردن ذهن خواننده و مشارکت دادن وی در روند آفرینش است. «بحث وجه شبه، مهمّ‌ترین بحث تشبیه است، چون وجه شبه، مبیّن جهان‌‌بینی و وسعت تخیّل شاعر است و در نقد شعر بر مبنای وجه شبه است که متوجّه نو‌‌آوری یا تقلید هنرمند می‌‌شویم» (شمیسا، 1386: 98). «تشبیهی که وجه شبه در آن یاد نشده باشد و ضمناً ذهن مستقیماً متوجّه آن شود، بی‌‌گمان رساتر و پرتأثیرتر است» (شفیعی، 1370: 70).

حذف وجه شبه و یا ذکر آن، ممکن است به دلایل مختلفی صورت گیرد؛ نخست اینکه «وقتی مشبّهٌ‌به دارای صفت و ویژگی واضح و آشکاری باشد، شاعر خود را ملزم به آوردن وجه شبه نمی‌‌بیند» (زنجانی، 1377: 43). گاهی شاعر در تنگنای وزن و قافیه قرار می‌‌گیرد و ناچار به حذف وجه شبه می‌شود، امّا گاهی امکان دارد حضور وجه شبه به معنای بدیع و تازه بودن تشبیه باشد. شاعر زمانی که تشبیه تازگی داشته باشد، لازم می‌‌بیند که وجه شبه را ذکر کند؛ بنابراین درصد مواردی از تشبیه که وجه شبه در کلام ذکر شده است، تا اندازه‌‌ای بیانگر تازگی و مباینت دو رکن اصلی تشبیه است.

با توجّه به جدول شمارة 1، از مجموع 1005 تشبیه نظامی در خسرو و شیرین، 442 مورد (44 درصد) همراه با وجه شبه ذکر شده و در 202 مورد (5/20 درصد) وجه شبه ذکر نشده است. فخرالدّین نیز مجموعاً 1260 تشبیه در ویس و رامین آورده که در 382 مورد (5/30 درصد) وجه شبه ذکر شده و در 335 مورد (27 درصد) وجه شبه ذکر نشده است. در این میان، فخرالدّین 27 درصد از تشبیهات خود را بدون ذکر وجه شبه آورده که حاکی از مخیّل و هنری بودن تشبیهات وی و قدرت خیال‌‌انگیزی این شاعر تواناست، امّا نظامی در خسرو و شیرین، 5/20 درصد از کلّ تشبیهات خود را بدون ذکر وجه شبه آورده است. اگر از تشبیهاتی که بدون ذکر وجه شبه آمده‌‌اند و در نوع خود هنری و خیال‌‌انگیزند بگذریم و تشبیهات صریح نظامی را با فخرالدّین مقایسه کنیم، تفاوت آشکار و تأمّل‌‌برانگیزی دیده می‌‌شود.

همان‌طور که اشاره کردیم، یکی از دلایل ذکر وجه شبه، تازگی و نویی تشبیه است و شاعر به دلیل نو بودن مشبّهٌ‌به و دوری آن از مشبّه، مجبور به آوردن وجه شبه می‌‌شود. نظامی نیز با توجّه به اینکه معانی و مضامین بدیع و نو را در تشبیهات خود آورده، مجبور شده است برای اینکه یافتنِ وجه شبه برای خواننده دشوار به نظر نرسد، وجه شبه را ذکر کند. بدین دلیل در خسرو و شیرین درصد تشبیهاتی که در آن وجه شبه ذکر شده، زیاد است. «ازآنجاکه تشبیهات نو است، معمولاً مفصّل است، یعنی شاعر یا نویسنده وجه شبه را ـ که غالباً تخییلی است ـ ذکر می‌‌کند تا نگرش او ـ که دو امر تازه را به هم مربوط ساخته است ـ فهمیده شود» (شمیسا، 1386: 137). به عبارت دیگر، «وقتی سبکی تغییر می‌‌کند، بیشترین تغییر در تشبیه و استعاره صورت می‌‌گیرد زیرا نگرش هنرمند به جهان ـ‌که بیشتر در وجه شبه رخ می‌‌نماید ـ دچار دگرگونی می‌‌شود» (همان: 139). دورة شاعری نظامی، دوره‌‌‌‌ای است که سبک در حال دگرگونی است و با تغییر سبک خراسانی به سبک عراقی مواجهیم. نظامی، شاعر سبک آذربایجانی، به دلیل مشبّهٌ‌به‌‌های جدیدی که وارد حوزة شعر خود کرده، ملزم به آوردن وجه شبه شده است. «در هر سبک اصیل جدید، مشبّهٌ‌به‌‌ها در مقایسه با سبک‌‌های قبلی، نو و تازه‌‌اند و لاجرم وجه شبه مبهم می‌‌نماید، امّا این مشبّهٌ‌به‌‌ها و وجه شبه‌‌ها پس از بحث‌‌های بلاغی اندک‌اندک روشن خواهند شد و در اذهانْ وضوح خواهند یافت، چنان‌که در شعر کهن چنین شد» (همان: 144).

نکتة دیگر در بیان علّت اینکه نظامی تشبیهات زیادی را با وجه شبه بیان کرده است، امکان دارد چنین باشد که، معمولاً مشبّهٌ‌بهْ صفات و خصوصیّاتی دارد که همه به یک میزان مشهور نیستند. وقتی نظر شاعر به خصوصیّت مشهور وجه شبه باشد، دیگر لزومی به آوردن آن نیست، ولی اگر مراد شاعر یکی از خصوصیّات دیگر باشد که چندان مشهور نیست و یا خصوصیّتی است که ذهن شاعر پیدا کرده، در این صورت ناچار است وجه شبه را ذکر کند. آنچه بیش از هر چیز دربارة وجه شبه‌‌های نظامی جلب توجّه می‌‌کند، تنوّع آنهاست، به‌خصوص آنجا که شاعر یک چیز را بارها مشبّهٌ‌به قرار می‌‌دهد و هر بار از زاویة دیگری بدان می‌‌نگرد و تصویری نو می‌‌آفریند که با تأمّل در آن می‌‌توان وسعت خیال شاعر را فهمید و به میزان هنرمندی او پی برد. برای نمونه «ماه» را بیشتر از جهت روشنی و سپیدی مورد توجّه قرار می‌‌دهد و گاهی از جهاتی مانند حرکت از منزلی به منزل دیگر، جدایی از اختران، دامن‌افشانی، نمونه این تشبیهات را در بیت‌های زیر می‌توان دید:

 

نظامی: تشبیه زیبارویان به ماه

همه آراسته با رود و جامند

 

چو مه منزل به منزل می‌خرامند
                (نظامی، 1388: 55)

نظامی: تشبیه شیرین به ماه

چو ماه از اختران خود جدایی

 

نه خورشیدی چنین، تنها چرایی؟
                           (همان: 75)

 

نکتة دیگری که دربارة تشبیهات نظامی قابل توجّه است، وجود وجه شبه‌‌هایی است که دارای صنعت استخدام‌‌اند. بدین معنی که وجه شبه در ارتباط با مشبّهْ یک معنی، و در ارتباط با مشبّهٌ‌بهْ معنی دیگری دارد، و یک بار حسّی است و بار دیگر عقلی و در این صورت کلامْ بسیار زیبا و هنری خواهد بود. اصولاً وجه شبهی که دارای استخدام است، نشان‌دهندة وسعت دید و قدرت تخیّل شاعر است. چنین وجه شبهی علاوه بر ایجاد معانی گوناگون، فعّالیّت ذهنی خواننده را دو‌‌چندان می‌‌کند و به تعبیری علاوه بر نو بودن، باعث دخالت ذهنی مخاطب می‌‌شود. نظامی از هنری‌‌ترین وجه شبه استفاده کرده است و این‌گونه وجه شبه‌‌ها در تشبیهات وی نسبت به فخرالدّین بسامد خیلی زیادی دارد و آن را می‌‌توان ویژگی سبکی وی دانست.

تشبیهات دو شاعر از نظر ذکر و حذف ادات تشبیه

ادات تشبیه از عوامل «نشان‌‌دارسازی همنشینی» است (صفوی، 1380: 106) و حذف آن در ساختار تشبیه، از میزان «نشان‌‌داری» ساختار می‌‌کاهد، که همین امر زمینه را برای فعّالیّت خواننده فراهم می‌سازد. «تکامل ادبیّات هر زبان گواه این است که حذف ادات، که اندک‌اندک تشبیه را به استعاره نزدیک می‌‌کند، عاملی است برای پرتأثیر کردن و نیرو بخشیدن به تشبیه» (شفیعی، 1370: 66).

از مجموع 1005 تشبیه نظامی در خسرو و شیرین، 589 مورد (59 درصد) ادات تشبیه دارد و در 55 مورد (5/5 درصد) ادات ذکر نشده است. همچنین از مجموع 1260 تشبیه فخرالدّین در ویس و رامین، 675 مورد (54 درصد) با ادات همراه است و 42 مورد (5/3 درصد) بدون ادات تشبیه آمده است. درصد بیشتری از تشبیهات نظامی در مقایسه با فخرالدّین بدون ادات تشبیه و به صورت مؤکّدِ مفصّل آورده شده که نشان‌‌دهندة هنری‌‌تر بودن آن است.

تشبیه بلیغ در دو اثر

می‌‌توان مدّعی شد که تشبیه، انتخاب دو نشانه از روی محور جانشینی بر حسب «تشابه» و ترکیب آنها بر روی محور همنشینی است. استفاده از وجه شبه و ادات تشبیه بر روی محور همنشینی، بر توضیح عملکرد می‌‌افزاید تا «مدلول» به «مصداق» نزدیک‌‌تر شود. به همین دلیل است که کاربرد تشبیه در دورترین فاصله میان مدلول، و مصداق «تشبیه بلیغ» نامیده می‌‌شود (صفوی، 1380: 126).

این نوع تشبیه، گاهی به شکل ترکیب اضافی دیده می‌‌شود و به سبب نبودن وجه شبه و ادات تشبیه، خیال‌انگیزی زیادی در ذهن خواننده ایجاد می‌‌کند. این‌گونه تشبیهات، نشانة گرایش شاعر به هنرآفرینی و پرهیز از اطناب و توجّه به ایجاز در فصاحت و بلاغت است. نظامی 36 درصد از تشبیهاتش را به تشبیه بلیغ اختصاص داده و فخرالدّین 5/35 درصد را.

 

 

 

مجموع ابیات

ویس و رامین

خسرو و شیرین

8300

5300

بسامد

درصد

بسامد

درصد

کلّ تشبیهات

1260

5/15

1005

19

تشبیه با تمام ارکان (صریح)

340

27

387

5/38

تشبیه با طرفین و ادات (مرسل مجمل)

335

5/26

202

5/20

تشبیه با طرفین و وجه شبه (مؤکّد مفصّل)

42

5/3

55

5/5

تشبیه با طرفین بدون ذکر ادات و وجه شبه (بلیغ)

443

5/35

361

36

جدول شمارة 1. بسامد و درصد تشبیهات از نظر ذکر و حذف ارکان تشبیه

 

حسّی و عقلی بودن دو طرف تشبیه در دو اثر

حواسّ و صور خیال با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. «تصویر در شعر، بیانی است که به صور ذهنی حاصل از دریافت‌‌های حسّی شاعر زندگی می‌‌بخشد. به عبارت دیگر سبب می‌‌شود تا خواننده احساس کند که چیزی را به گونه‌‌ای متمایز می‌‌بیند، لمس می‌‌کند، می‌‌بوید، یا می‌‌شنود» (اسکلتن، 1375: 105). با توجّه به جدول شمارة 2، تقریباً 79 درصد تشبیهات نظامی و 78 درصد تشبیهات فخرالدّین، حسّی به حسّی است. میزان تشبیهات عقلی به عقلی در خسرو و شیرین 8 مورد (1 درصد) و در ویس و رامین 13 مورد (5/1 درصد) است. امّا بسامد زیاد تشبیهات حسّی به عقلی در خسرو و شیرین (9 درصد) نسبت به ویس و رامین (5 درصد) و نیز درصد زیاد تشبیهات عقلی به حسّی در ویس و رامین (16 درصد) نسبت به خسرو و شیرین (11 درصد) حاکی از آن است که نظامی بیشتر سعی در پیچیده کردن مفاهیم ساده دارد و امور مادّی را به صورت مفاهیم انتزاعی و پیچیده عرضه می‌‌دارد و برعکسْ فخرالدّین می‌‌کوشد پیچیده‌‌ترین حالت‌‌ها و معانی را ملموس و مادّی کند و چون معانی مجرّد برای او قابل توضیح دقیق نیست، آنها را با اشیای مادّی و امور حسّی پیوند می‌‌دهد.

«در سبک خراسانی، تشبیه محسوس افزون‌تر از تشبیهات معقول رواج دارد» (طالبیان، 1378: 411). فخرالدّین در دوره‌‌ای زندگی می‌کند که سبک در حال دگرگونی است؛ دوره‌‌ای که مفاهیم انتزاعی و عقلی به اندازة دورة بعدی نیست و هنوز مادّه و طبیعتِ محسوس، عناصر اصلی تصویرهای شاعران است، ولی با این همه، مفاهیم عقلی و مجرّد در اشعار او بیش از دیگر شاعران سبک خراسانی دیده می‌‌شود. گرایش او به این مفاهیم، نشانة تغییر سبک خراسانی و فاصله گرفتن از دنیای واقعی و محسوس و غرق شدن در مفاهیم مجرّد است که در قرن‌‌های بعدی به اوج خود می‌‌رسد. با این حال، هر دو شاعر بیش از هر چیز در آوردن تشبیهاتی اصرار می‌‌ورزند که مشبّه و مشبّهٌ‌به آنها از امور حسّی باشند. این موضوع نمی‌‌تواند بی‌ارتباط با زمینة کار دو شاعر باشد، بدین معنی که هر دو به داستان‌‌سرایی روی آورده و زبانی که مناسب داستان باشد، زبان ساده و هموار است و آنچه به خیال و صورت‌‌های گوناگون آن مربوط می‌‌شود نیز باید به دور از پیچیدگی باشد تا خواننده در درک معنای سخن دچار سردرگمی نشود؛ به همین سبب از تشبیهاتی استفاده می‌‌کنند که در حوزة حواسّ ظاهری جای دارند و به خوبی به ذهن متبادر می‌‌شوند.

تشبیه مفرد و مرکّب در دو اثر

تشبیه مرکّب حکایت از خلّاقیّت و پیچیدگی‌های ذهنی و تخیّلی شاعر دارد و نشان می‌‌دهد که شاعر از مفاهیم ساده و تکراری می‌‌گذرد و اندیشه‌‌های خود را پیچیده‌‌تر مطرح می‌‌کند. بنابراین شاعرانی که در اشعار خود از تشبیه مرکّب بیشتر استفاده کرده‌‌اند، ذهن تخییلی‌‌تری دارند. «بررسی‌‌ها نشان می‌‌دهد که بسامد تشبیه مرکّب در سبک خراسانی بیش از سبک عراقی است» (طالبیان، 1378: 360). شاید دلیل این امر، تصاویر گسترده‌‌تر باشد که درک آن ساده‌‌تر است. فراوانی این نوع تشبیه در خسرو و شیرین 53 مورد (5/5 درصد) و در ویس و رامین 159 مورد (13 درصد) است. با توجّه به کلّ تشبیهات دو شاعر، هر دو بیشتر به ساختن تشبیه مفرد گرایش دارند، ولی میزان تشبیهات مرکّب در ویس و رامین نسبت به خسرو و شیرین قابل ملاحظه است.

با این حال، تشبیهات مرکّب نظامی از تشبیهات مرکّب فخرالدّین زیباتر و هنری‌‌تر است و عنصر نوآوری و ابتکار در آن به خوبی به چشم می‌‌خورد. می‌‌توان فهمید که دنیای ذهن نظامی چقدر پیچیده‌‌تر از اندیشة فخرالدّین است؛ زیرا نظامی علاوه بر اینکه از تشبیه مرکّب برای خیال‌‌انگیز‌‌تر کردن تصاویر خود بهره گرفته، این تشبیهات را بسیار بهتر و متعالی‌‌تر از فخرالدّین عرضه کرده است.

نظامی: تشبیه اندام شیرین در چشمه به مغز بادام در گل بادام

همه چشمه ز جسم آن گل‌اندام           

 

گل بادام و در گل مغزِ بادام
                   (نظامی، 1388: 81)

فخرالدّین: تشبیه شاه در میان مهتران به ماه در میان ستارگان

نشسته در میانِ مهتران شاه  

 

چنان کاندر میانِ اختران ماه
               (فخرالدّین، 1388: 34)

تشبیهات خیالی و وهمی در دو اثر

این دو نوع تشبیه، از فروع بحث تشبیهاتی‌اند که مشبّهٌ‌به آنها عقلی است. این نوع از تشبیهات، کاربرد چندانی در دو اثر ندارد. با توجّه به جدول شمارة 2، نظامی 13 تشبیه (5/1 درصد) خود را به تشبیه خیالی اختصاص داده و فخرالدّین 10 تشبیه (1 درصد) خیالی در ویس و رامین آورده است. تشبیه وهمی در خسرو و شیرین وجود ندارد و در ویس و رامین فقط 1 مورد دیده می‌شود. ارسطو (1387: 159) زیادتر بودن تشبیهات غیرمعقول را ـ که از مهمّ‌ترین مصادر امور خارق‌‌العاده است ـ مختصّ شعر حماسی می‌‌داند؛ چرا که بزرگ‌نمایی در آن بیشتر است. با توجّه به غنایی بودن مضمون این دو منظومه، مجالی هم برای آوردن تشبیهات خیالی و وهمی نیست.

 

مجموع ابیات

ویس و رامین

خسرو و شیرین

8300

5300

بسامد (بیت)

درصد

بسامد (بیت)

درصد

کلّ تشبیهات

1260

5/15

1005

19

حسّی به حسّی

989

5/77

802

79

عقلی به عقلی

13

5/1

8

1

حسّی به عقلی

58

5

85

9

عقلی به حسّی

200

16

110

11

مفرد

1101

87

952

5/94

مرکّب

159

13

53

5/5

خیالی

10

1

13

5/1

وهمی

1

1/0

0

0

جدول شمارة 2. بسامد و درصد انواع تشبیهات از لحاظ مفهوم

 

تشبیهات دو شاعر از نظر ساختار شکلی و ظاهری

شکل قرار گرفتن مفاهیم، گونه‌‌ای از نظم و زیبایی را جلوه می‌‌دهد که در تخیّل و هنر شاعرانه نقش دارد. این نوع تقسیم‌‌بندی، تکیه بر شکل و ظاهر تشبیهات دارد و با توجّه به حضور ارکان تشبیه و چگونگی چینش دو طرف تشبیه و تعدّد آنها متنوّع است. در این بخش، به مقایسة این نوع از تشبیهات می‌‌پردازیم.

تشبیه تفضیل: این نوع تشبیه، بر مبالغه و اغراق می‌‌افزاید. هرچند تشبیه خود بر پایه اغراق است، گاهی همراهی اغراق، جلوة تشبیه را افزون‌‌تر می‌‌کند. «این تشبیه نوعی از تشبیهات شاعرانه است که مخیّل‌‌تر از دیگر انواع است و ذهن را از سویی به سوی دیگر می‌‌برد و در گیر‌‌و‌‌دار تأمّل و تفکّر، به برتری مشبّه می‌‌انجامد» (طالبیان، 1378: 106). نظامی 74 تشبیه (5/7 درصد) خود را به تشبیه تفضیل اختصاص داده، حال آنکه فخرالدّین 55 مورد (5/4 درصد) از این نوع تشبیه آورده است. «تشبیه تفضیل خود راهی است برای دخل و تصرّف و بدیع جلوه دادن بیشتر تشبیهات پیشینیان» (همان: 106). نظامی با تخیّل خویش، از تخیّلات پیشینیان بهره برده و با افزودن نکته‌‌ای به آنها، درصدد نو کردن تشبیه برآمده است. ازآنجاکه تشبیه تفضیل موجب توصیف مبالغه‌‌آمیز هر تصویر می‌شود، می‌‌توان عنوان کرد که تشبیهات نظامی نسبت به فخرالدّین، تخیّل و اغراق بیشتری دارد.

تشبیه مضمر: شاعرانه‌‌ترین مقولة سخن و یکی از شکل‌‌های خیالی غریب است که استعداد و تجربه و هنر شاعر را نشان می‌‌دهد و از دیدگاه زیباشناختی ارزش والایی دارد؛ چرا که ذهن را به تلاش برای یافتن رابطه‌ای میان اجزای جمله ترغیب می‌‌کند که از دید مخاطب پنهان است. بدیهی است هرچه تشبیه پنهان‌‌تر باشد، کوشش ذهنی ما برای کشف رابطه یا رابطه‌‌های نهفته میان مشبّه و مشبّهٌ‌به بیشتر خواهد بود و در نتیجه ذهن بعد از کشف این رابطه، لذّت فراوان‌‌تری خواهد برد. نظامی 35 مورد (5/3 درصد) و فخرالدّین 42 مورد (5/3 درصد) از تشبیهات خود را به تشبیه مضمر اختصاص داده‌‌اند که نشان می‌دهد هر دو به یک میزان از آن بهره جسته‌‌اند.

تشبیه مشروط: ابهام شاعرانه هرچه لطیف‌‌تر باشد، زیبایی و لذّت خواننده را افزون‌‌تر می‌‌کند. قید و شرطی که در تشبیه مشروط وجود دارد به شاعر کمک می‌‌کند تا شعر خود را رونق و رنگ افزاید و موجبات لذّت مخاطب را فراهم سازد. همچنین در برخی از تشبیهات، کوششی برای اغراق‌‌آمیز نشان دادن معانی وجود دارد. تشبیه مشروط از تشبیهاتی است «که عنصر اغراق یا دعوی، غلبه دارد و همین نقش دعوی یا اغراق که خود مستقلّاً می‌‌تواند نوعی بیان هنری یا نوعی از صورت‌‌های خیال شاعرانه باشد ـ درصورتی‌که از پایه‌‌های ذوقی و هنری برخوردار باشد ـ می‌‌تواند جنبة خیالی موضوع را وسعت بیشتری دهد» (شفیعی، 1370: 71). بسامد این تشبیه در هر دو اثر یک‌سان است. نظامی 3 مورد (5/0 درصد) و فخرالدّین 2 مورد (5/0 درصد) از این تشبیهات در آثار خود آورده‌‌اند.

تشبیه مفروق: این قِسم تشبیه در شعر هر دو شاعر فراوان است. این تشبیهات شامل چند مشبّه و مشبّهٌ‌به متوالی است که سبب خیال‌‌انگیزی و کوشش ذهنی بیشتر مخاطب می‌‌شود. میزان این نوع تشبیه در خسرو و شیرین 97 مورد (10 درصد) از کلّ تشبیهات و در ویس و رامین 205 مورد (5/16 درصد) است. فخرالدّین به این نوع از تشبیه بیشتر توجّه داشته و سعی کرده است برای هنری کردنِ تشبیهات خود از آن بهره گیرد.

تشبیه ملفوف: بسامد این تشبیه در هر دو اثر خیلی کم است. در خسرو و شیرین 3 مورد (5/0 درصد) و در ویس و رامین 5 مورد (5/0 درصد) وجود دارد.

تشبیه جمع: میزان این تشبیه در هر دو اثر یک‌سان است. نظامی 75 مورد (5/7 درصد) و فخرالدّین 89 مورد (5/7 درصد) از این نوع تشبیه آورده‌‌اند.

تشبیه تسویه: هر دو شاعر به یک میزان از این نوع تشبیه استفاده کرده‌‌اند. در خسرو و شیرین 15 مورد (5/1 درصد) و در ویس و رامین 16 مورد (5/1 درصد) تشبیه تسویه دیده می‌‌شود.

تشبیه معکوس: نظامی از این تشبیه هیچ استفاده‌‌ای نکرده و فخرالدّین فقط 1 مورد (1/0 درصد) در ویس و رامین آورده است.

     توجّه هر دو شاعر به تشبیهات مفروق، جمع، تفضیل، مضمر بیش از دیگر تشبیهات است و این تشبیهات در هر دو اثر بسامد زیادتری نسبت به دیگر انواع دارند. در ویس و رامین تشبیه بلیغ و مفروق، از نظر ذکر نشدن ادات و وجه شبه و به دلیل تراکم مشبّه و مشبّهٌ‌به ـ یعنی تعدّد تشبیهات بلیغ اضافی و کنار هم قرار گرفتن آنها ـ مخیّل‌‌تر شده است و درصد زیادتری را به خود اختصاص داده است. این تشبیه، ذهن خواننده را به ژرف‌ساخت سخن می‌کشاند و باعث دشواری و دیریابی آن می‌‌شود. افزونی این نوع تشبیه در ویس و رامین نشان از آن دارد که فخرالدّین گرایش بیشتری به این تشبیهات دارد و به نوعی در پی آن است که ابزارهایی برای نو کردن تشبیهات و تازه جلوه دادن مضامین پیدا کند تا به شعرش ارزش بیشتری بدهد. فخرالدّین به تشبیه مفروق و نظامی به تشبیه تفضیل بیشتر پرداخته‌‌اند؛ زیرا این نوع، یکی از ابزارهای نو کردن تشبیه است، وگرنه بسامد دیگر تشبیهات در هر دو اثر با هم برابر و مشابه است.

 

مجموع ابیات

ویس و رامین

خسرو و شیرین

8300

5300

بسامد (بیت)

درصد

بسامد (بیت)

درصد

کلّ تشبیهات

1260

5/15

1005

19

تفضیل

55

5/4

74

5/7

مضمر

42

5/3

35

5/3

مشروط

2

5/0

3

5/0

مفروق

205

5/16

97

10

ملفوف

5

5/0

3

5/0

جمع

89

7

75

5/7

تسویه

16

5/1

15

5/1

معکوس

1

1/0

0

0

جدول شمارة 3. بسامد و درصد انواع تشبیهات از لحاظ ساختار و شکل ظاهری

بسامد به‌کارگیری تشبیه

بسامد به‌کارگیری تشبیهات در تمام قسمت‌های هر دو منظومه به یک میزان نیست. در این میان، هم نظامی و هم فخرالدّین در هر جا که به ذکر داستان و بیان وقایع آن می‌‌پردازند، از تشبیهات کمتری بهره می‌‌برند، امّا هر جایی که به وصف روی می‌‌آورند، در وصف طبیعت و مظاهر گوناگون آن، وصف شخصیّت‌‌ها و قهرمانان و حالات روحی آنان، وصف محافل بزم و رزم از تشبیهات بیشتری استفاده می‌‌کنند.

نظامی از هر بهانه‌‌ای برای بیان توصیفات دقیق و ظریف و شورانگیز خود بهره برده است. فخرالدّین نیز در هر زمینه‌‌ای که به وصف پرداخته، از عنصر تشبیه به نحو زیبایی استفاده کرده و درصد تشبیهات در این بخش‌‌ها به مراتب بیش از دیگر قسمت‌‌های داستان است. در گفت‌وگوهای بین شخصیّت‌‌های داستان، شاهد بسامد زیاد تشبیهات هستیم؛ از جمله در خسرو و شیرین، گفت‌وگوی بین شیرین و خسرو و گفت‌وگوی شاپور با خسرو و شیرین، سرود گفتن باربد از زبان خسرو، و نکیسا از زبان شیرین، مملوّ است از توصیفات دل‌نشین و زیبا. در ویس و رامین هم در گفت‌وگوهایی که از زبان شخصیّت‌‌های داستان ردّوبدل می‌شود، میزان تشبیهات چشمگیر‌‌ است.

هر دو شاعر ـ به‌خصوص نظامی ـ در هر زمینه‌‌ای که به وصف پرداخته‌‌اند، مناسب با موقعیّت و جایگاه سخن، گاه به ایجاز و اختصار، و گاه با اطناب سخن رانده‌اند و با توجّه به مقتضای کلام، از تشبیه بلیغ برای اختصار و از تشبیه صریح و مرسل مجمل برای اطناب که پسندیده‌‌تر و مناسب‌‌تر برای توصیف است ـ بهره برده‌‌اند.

تشبیهات و تصاویر مشترک در هر دو اثر

در این بخش به ذکر چند نمونه از تشبیهات و تصاویر مشترکی که در هر دو اثر وجود دارد اشاره می‌‌کنیم؛ تصاویر و تشبیهاتی که به نظر می‌‌رسد برای نخستین بار در ویس و رامین دیده شده و نظامی از آن بهره برده است.

1. شیر و می برای تصویرِ در آغوش گرفتن:

تو گفتی شیر و می بودند در هم

 

و ‌‌یا بر هم فگنده خزّ و ملحم
                  (فخرالدّین، 1349: 229)

چو یک دم جای خالی یافتندی

 

چو شیر و می بهم بشتافتندی
                     (نظامی، 1388: 130)

2. سیبِ دونیمه‌شده برای تصویرِ مشابهت بین دو چیز:

تو چون ویسی لب از نوش و بر از سیم

 

تو گویی کرده شد سیبی به دو نیم
                   (فخرالدّین، 1349: 337)

تو گویی بینی‌اش تیغی‌ست از سیم

 

که کرد آن تیغ، سیبی را به دو نیم
                     (نظامی، 1388: 250)

3. تصویرِ لرزیدن آدمی از ترس:

سمن بر ویس، لرزان گشت چون بید

 

چو در آب روان در، عکس خورشید
                  (فخرالدّین، 1349: 425)

ز شرم چشم او در چشمة آب

 

همی لرزید چون در چشمه مهتاب
                       (نظامی، 1388: 82)

4. تصویر کوه دماوند برای انبوه غم و ناراحتی:

بسان مادرِ گم کرده فرزند

 

غمی در پیش چون کوه دماوند
                  (فخرالدّین، 1349: 278)

به شخص کوه‌پیکر کوه می‌کند
           

 

غمی در پیش چون کوه دماوند
                     (نظامی، 1388: 250)

5. تصویر گداختن برف از تابش خورشید و گداختن برف در آب:

گدازان شد تنم از بیم و امید
           

 

چو برف کوهسار از تاب خورشید
                 (فخرالدّین، 1349: 121)

شبِ روشن‌روان ماهِ جهان‌تاب

 

گدازان گشت همچون برف در آب
                     (نظامی، 1388: 175)

6. سنگ مغناطیس و آهن برای تصویر جذب و کشش:

دل اندر مهر می برهنجد از تن

 

چنان‌چون سنگ مغناطیس ز آهن
                  (فخرالدّین، 1349: 153)

کشش‌هایی بدان رغبت که باید
           

 

چو مغناطیس کآهن را رباید
                     (نظامی، 1388: 381)

7. حلقه بر در برای تصویر جدایی و انتظار:

من اندر باغ، روز و شب مجاوَر
           

 

بداندیشم چو حلقه مانده بر در
                  (فخرالدّین، 1349: 220)

مکن جانا به خون حلق مرا تر
           

 

مَدارم بیش از این چون حلقه بر در
                     (نظامی، 1388: 337)

8. مار برای تصویر پیچیدن و ناراحتی:

همی بینی که پیچان همچو مارم

 

چگونه صعب و آشفته است کارم
                 (فخرالدّین، 1349: 128)

در آن اندوه می‌پیچید چون مار
           

 

فشاند از جزع‌ها لؤلؤی شهوار
                      (نظامی، 1388: 64)

9. بید برای تصویر لرزش:

سهی‌سروش چو بید از بادْ لرزان           
           

 

ز نرگس بر سمن یاقوت‌ریزان
               (فخرالدّین، 1349: 343)

سهی‌سروش چو برگ بیدْ لرزان           

 

شده زو نافه کاسد، نیفه ارزان
                   (نظامی، 1388: 171)

نتیجه‌

پس از بررسی و تحلیل دریافتیم که نظامی با وجود ابیات کمتر، تشبیه‌‌سازتر و تصویرگرتر از فخرالدّین بوده است؛ زیرا از مجموع ابیات خسرو و شیرین، 19 درصد تشبیه وجود دارد و در ویس و رامین از مجموع ابیات، 5/15 درصد. از نظر ساختار تشبیه و ذکر و حذف ارکان تشبیه، هر دو شاعر از شیوه‌‌های مختلفی استفاده کرده‌‌اند؛ البتّه تمایل هر دو شاعر به آوردن تشبیه با ذکر ادات تشبیه بوده است. نظامی به آوردن تشبیه با ذکر وجه شبه گرایش بیشتری داشته است؛ زیرا وی تشبیهات نو و تازه‌‌ای خلق می‌‌کند و برای اینکه یافتنِ وجه شبه برای خواننده دشوار به نظر نرسد، آن را بیان می‌‌کند. گرایش هر دو شاعر به آوردن تشبیه بلیغ زیاد است که نشانة علاقة هر دو شاعر به هنرآفرینی و پرهیز از اطناب و توجّه به ایجاز در کلام است.این پژوهش ثابت می‌‌کند که هر دو شاعر به تشبیهات حسّی به حسّی و عقلی به حسّی تمایل دارند. از جهت مفرد و مرکّب بودن تشبیه، گرایش فخرالدّین به ساخت تشبیهات مرکّب بیشتر از نظامی بوده است، که شاید بی‌ارتباط با ساختار سادة آن نباشد. هر دو شاعر، تشبیه مفرد را بیش از مرکّب در آثار خود به کار برده‌‌اند. به دلیل غنایی و عاشقانه بودن هر دو اثر، بسامد تشبیهات خیالی و وهمی در آنها خیلی کم است.

 از نظر شکل ظاهری تشبیه، تمایل هر دو شاعر به تشبیهات مضمر و تفضیل و مفروق و جمع بیش از دیگر انواع بوده؛ البتّه گرایش نظامی به تشبیه تفضیل بیشتر بوده است و تمایل فخرالدّین به تشبیه مفروق. در واقع هر دو شاعر در پی راهی برای تازه و بدیع جلوه دادن مضامین تشبیهات خود بوده‌‌ و در این راه از ابزارهای متفاوتی بهره گرفته‌‌اند؛ نظامی با تشبیه تفضیل و فخرالدّین با تشبیه مفروق. می‌‌توان گفت توجّه فخرالدّین به انواع تشبیه از نظر شکل ظاهری بیشتر بوده و از این راه درصدد نوآوری در تشبیه برآمده است درحالی‌که نظامی بیشتر در این اندیشه بوده که با آوردن مضامین نو و بکر، تشبیهات و تصاویر بدیع خلق کند و کمتر از فخرالدّین به این قسم از تشبیهات توجّه داشته است. در بررسی­ای که در مضامین و تصویرهای مشترک هر دو اثر صورت گرفت، مشخّص شده است که تصاویر و تشبیهات مشترکی بین دو اثر وجود دارد که بیشتر آنها برای نخستین بار در اشعار فخرالدّین دیده شده و بدیهی است که نظامی این تصاویر را از ویس و رامین گرفته باشد، امّا این، تقلید صرف نیست، بلکه این معانی و مضامین در ذهن و روح او انعکاس پیدا کرده و با قدرت نبوغ و استعداد او به شکل بهتری پدیدار گشته است.

نکتة دیگری که باید بدان اشاره کرد، اینکه نمی‌‌توان نقش تحوّلات سبکی را در تحوّل صور خیال نادیده گرفت. دورة شاعری فخرالدّین در قرن پنجم و اواخر سبک خراسانی بوده است و نظامی در قرن ششم و سبک آذربایجانی. سبک آذربایجانی، سبک مستقلّی است، ولی می‌‌توان بنیاد زبانی آن را همان زبان کهن فارسی ـ یعنی زبان سبک خراسانی ـ دانست که از نظر فکر و مختصّات ادبی بیشتر به سبک عراقی نزدیک شده است؛ و بی‌‌تردید تأثیر شیوة شاعران ماوراءالنّهر بر شاعران دیگر ادب فارسی، امری آشکار است و تأثیرپذیری نظامی از ویس و رامین را نیز باید از همین مقوله دانست.

با بررسی انواع تشبیهات، به شباهت‌‌های زیادی بین آن دو ـ چه از لحاظ ساختار و شکل ظاهری و چه از لحاظ مضمون و تصاویر شعری ـ برمی‌‌خوریم که بی‌‌شکّ تأثیر ویس و رامین را بر خسرو و شیرین مسجّل می‌‌کند، امّا زبان نظامی و شیوه‌‌های او بسی پخته‌‌تر از ویس و رامین است. بهره‌‌ای که نظامی از فنون بلاغت و به‌ویژه تشبیه گرفته، نه‌تنها بیشتر و استادانه‌‌تر از فخرالدّین است، که در سرتاسر ادب فارسی کم‌نظیر و حتّی بی‌‌نظیر می‌نماید.

 

مراجع

منابع

آقاحسینی، حسین (1387)، «تشبیه مرکّب در غزل سبک عراقی»، پژوهشنامة ادب غنایی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، شمارة یازدهم.

ارسطو (1387)، فنّ شعر، ترجمة عبدالحسین زرّین‌کوب، چاپ ششم، تهران، امیرکبیر.

اسکلتن، رابین (1375)، حکایت شعر، ترجمة مهرانگیز اوحدی، تهران، میترا.

بهار، محمّدتقی (1381)، سبک‌شناسی نثر، جلد دوم، تهران، زوّار.

پورنامداریان، تقی (1381)، سفر در مه، تهران، نگاه.

رضایی جمکرانی، احمد (1384)، «نقش تشبیه در دگرگونی‌‌های سبکی»، دوفصلنامة پژوهش زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه قم، شمارة پنجم.

زنجانی، برات (1377)، صور خیال در خمسة نظامی، تهران، امیرکبیر.

شفیعی کدکنی، محمّدرضا (1368)، موسیقی شعر، تهران، آگاه.

ـــــــــــــــ (1370)، صور خیال در شعر فارسی، تهران، آگاه.

شمیسا، سیروس (1379)، سبک‌شناسی شعر، تهران، فردوسی.

ـــــــ (1386)، بیان، چاپ دوم، تهران، میترا.

صفوی، کورش (1380)، از زبان‌شناسی به ادبیّات (شعر)، تهران، پژوهشگاه هنر و اندیشة اسلامی.

طالبیان، یحیی (1378)، صور خیال در شعر شاعران سبک خراسانی، کرمان، عماد کرمان.

فخرالدّین اسعد گرگانی (1349)، ویس و رامین، تصحیح ماگالی تودوا و الکساندر گواخاریا، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.

فرشیدورد، خسرو (1349)، نقد شعر فارسی، تهران، وحید.

کروچه، بندتو (1344)، کلّیّات زیباشناسی، ترجمة فؤاد روحانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

نبی‌لو، علیرضا (1389)، «مقایسة ساختار تشبیهات مخزن‌الاسرار و مطلع‌الانوار»، فنون ادبی، دانشگاه اصفهان، شمارة دوم.

نظامی، الیاس بن یوسف (1388)، خسرو و شیرین، تصحیح حسن وحید دستگردی، به کوشش سعید حمیدیان، چاپ نهم، تهران، قطره.

همایی، جلال‌الدّین (1354)، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، دانشگاه سپاهیان انقلاب.



:: موضوعات مرتبط: ساختار تشبیه در خسرو و شیرین و ویس و رامین , ,
:: بازدید از این مطلب : 546
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 27 شهريور 1394 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد